Back شما اینجا هستید: صفحه اصلی گزارش آقای رئیس جمهور کمی با خودت "شغل"بیاور

سبقت نا امیدی از امید در دل مردم همدان؛
آقای رئیس جمهور کمی با خودت "شغل"بیاور

پس از۲۰ استان نوبت به همدان رسیده تا میزبان رییس جمهور دولت یازدهم باشد.

به گزارش خبرنگار"همدان نیوز"، چند روزی می شود که هر گوشه شهر که می روی بوی دولت به مشام می رسد و همه از سفر رییس جمهور می گویند و بنرها و پوسترهای سطح شهر و اتوبوس ها و تاکسی ها هم تصویر شخص اول دولت را به تصویر می کشد.

شهر تازه هوای دیگری به خود گرفته اما در طول یک ماه اخیر بارها از زبان مسیولین در رابطه با سفر کاروان تدبیر و امید شنیده‌ایم و اینبار به سراغ مردمی رفتیم که نسبت به مسیولین حرف های بیشتری برای گفتن و نگفتن دارند.

برای شنیدن سخنان مردم به نقطه ای از شهر همدان رفتم که همیشه پاتوق جوانانی است که قدم زدن از سر بیکاری را به بهانه تفریح به این نقطه ختم می کنند و آرامگاه بوعلی سینا می شود محل تجمع این جوانان از شغل بازمانده.

همه از کودک تا پیر می دانستند که همدان سه شنبه میهمان دارد و شهر تدارک مفصلی برای میزبانی از میهمان خود دیده؛ هرچند قریب به اتفاق کسانی که با آنها به گفتگو نشستم معتقد بودند آقای رئیس جمهور هم مثل مردم راضی نیست از دیدن این میزان تبلیغات گسترده در شهر.

در همین ابتدا قابل ذکر است که ما بر خلاف اذعان برخی مدیران و مسئولان هیچ حرفی در دهان مردم نگذاشتیم و حرفی که زدند از دل بر می خواست و بر کاغذ نقش می بست.

مردم می گفتند: در هر خیابانی در شهر که قدم می گذاری در هر 5 متر یک بنر زدند و در اتوبوس ها و تاکسی ها هم که اطلاع رسانی به اندازه کافی انجام شده؛ به طور قطع این میزان تبلیغات هزینه زیادی دارد و این همه هزینه با وجود شرایط سخت اقتصادی به مزاق مردم خوش نمی آید.

برخی هم گلایه داشتند که چرا مسئولان این روزها به فکر شهر افتادند و پروژه هایی که ماه ها است به آرامی پیش می رود در طول این یک هفته با عجله به پایان رسید تا برای سفر رئیس جمهور و هیأت دولت آماده باشد.

این‌ها گلایه هایی بود که مردم از تبلیغات شهری و سرعت گرفتن یکباره طرح های عمرانی در شهر داشتند اما انتظاراتی که مردم از رئیس جمهور دولت تدبیر و امید داشتند حول محور شعار دولت و نجات و توسعه اقتصاد و ایجاد اشتغال بود.

یکی از جوانانی که گوشه ای جا خوش کرده بود و به سراغش رفتم تا از انتظاراتش از رئیس جمهور بپرسم، اینگونه پاسخ داد که چرا جای من از بیکاری باید اینجا باشد، من و جوانانی مثل من در حال حاضر باید در چرخه تولید مشغول به کار باشند نه اینکه در چرخه سرگردانی در خیابانهای شهر بچرخند.

یکی دیگر می گفت: امیدی که دولت از آن دم می زد امید واهی بود و سرانجام خوشی برای جوانانی که به تدبیر دوست امید بسته بودند نداشت هرچند همین امید واهی هم یک دلخوشی برای مردم است.

تمام فکر جوانان این بود که پس از هزینه های بالا در دانشگاه و صرف چند سال زمان برای تحصیل، جایی برای اشتغال آنها هست تا بتوانند خودشان برای خود و خانواده ای که دارند مایه امیدواری باشند؟

برخی آه می کشیدند و گلایه داشتند از اینکه چرا من با مدرک کارشناسی ارشد باید نیازمندی روزنامه ها را ورق بزنم تا شاید شغلی با حقوق پایین نصیبم شود و آنوقت کسی که شاید (به قول گوینده) صفر کیلومتر است باید پشت میز اداره و سازمانی بنشیند و حقوق بگیرد؛ هیچ کسی در جایگاهی که باید باشد نیست و متناسب با تخصصی که دارد به کار گرفته نشده است.

یکی دیگر هم می گفت: امروز همه ما جوانان منتظر این هستیم که کارکنان با سابقه دولت بازنشست شوند تا جایی هم برای ما باز شود اما متأسفانه همین افراد بازنشسته دوباره به کار گرفته می شوند و اینگونه است که حق جوانانی مثل من که با هزاران امید و آرزو به دنبال اشتغال هستیم، ضایع می شود.

البته ما هم گفتیم که مسئولان دولت بارها عنوان کرده اند که بدنه دولت حجیم شده و فضایی برای جذب نیروهای جدید ندارد و بخش خصوصی فرشته نجات اقتصاد و اشتغال است؛ اما مردم برای توجیه ما هم پاسخ داشتند و در این رابطه معتقد بودند که مگر غیر از این است که کارآفرینی توسط بخش خصوصی نیاز به حمایت و پشتیبانی دارد و امروز شاهد این هستیم که دولت به دلیل شرایط سخت اقتصادی، با اخذ مالیاتی سنگین، بخش خصوصی را در آستانه ورشکستگی قرار می دهد و همین امید جوان را نا امید می کند.

دیگری می گفت: چرا باید تعداد محدودی از افراد، هزاران میلیارد تومان از پول مردم را به راحتی تصرف کنند و عده ای برای شغلی با یک میلیون تومان حقوق دنیا را زیر پا بگذارند.

پای درددل یک زوج جوان هم نشستم که هرکدام از گوشه ای از مشکلات می گفتند و در آخر هم به این نتیجه رسیدند که در بیان مشکلات تفاهم ندارند!

یکی از آنها می گفت: چرا باید برای وام ازدواج به جوانان اینقدر سخت بگیرند و جوانان برای اینکه از هفت خان رستم نگذرند از ازدواج منصرف نشوند؛ من در دانشگاه در رشته حقوق فارغ التحصیل شده ام و به واسطه حضور در دادگاه ها و کلانتری ها با جوانان زیادی رو به رو می شوم که توسط ستاد امر به معروف و نهی ازمنکر بازداشت شده اند و وقتی از آنها می پرسم که چرا ازدواح نمی کنید، پاسخ آنها این است که شما برای ما شغل ایجاد کنید و هزینه های ازدواج را تأمین کنید ما هم ازدواج می کنیم.

در پاسخ به سخنان این زوج، ادعای مسئولان را به گوش آنها رساندم که می گویند ماهیانه بیش از یک هزار شغل در استان ایجاد می شود و آنها هم قبول کردند اما می گفتند: ایجاد اشتغال و سخنان مسئولان در این رابطه درست است اما مهم شغلی است که برای جوانان ایجاد شده؛ جوانی که با تحصیلات بالا کارگری می کند و با حقوق 700 هزار تومانی زندگی را می چرخاند و طبق قانون کار باید تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی باشد به لیست اشتغال اضافه می شود و این اشتغال برای یک جوان تحصیل کرده مناسب نیست؛ ببینید درد بیشتر مردم بیکاری و نداری است و این درد باید درمان شود.

از آنها پرسیدم که " اگر بخواهید رو در روی رئیس جمهور بایستید، حرف شما با رئیس جمهور چیست؟" و بیشتر آنها هم زیر "اشتغال" خط کشیدند و مهمترین دغدغه و ترس آنها بیکاری بود. بعضی هایشان با امید از رئیس جمهور انتظار داشتند و برخی دیگر نیز آهی می کشیدند و می گفتند: بگذریم.

یکی از جوانان گفت: من اگر رئیس جمهور را ببینم سکوت می کنم چون می دانم که حرف های من کارساز نیست همانطور که در گذشته هم نتیجه بخش نبوده است چرا که به طور قطع رئیس جمهور حرف های امثال من را زیاد شنیده و این حرف ها در یاد نمی ماند.

در این گفتگو مردم تلاش یک وزیر را تحسین و ضعف عملکرد دیگری را نقد می کردند و برخی با لبخندی، تلاش وزیر امور خارجه و وزیر بهداشت را می ستودند و برخی هم از عملکرد وزیر اقتصاد، ورزش و جوانان، آموزش و پرورش و تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) گلایه ها داشتند.

هرچه سخن می گفتند در آخر به " اشتغال" ختم می شد و حتی زنی خانه دار که کاری با سیاست و تورم و رکود نداشت از رییس جمهور انتظار داشت که به فکر جوانان باشد.

تعداد زیادی از همین مردم که پای حرفهایشان بودیم اعتقادشان بر این بود که سخنانشان به گوش کسی نمی رسد و دردها درمان نمی شوند اما باز هم امید داشتند که از مشکلاتشان می گفتند تا شاید برطرف شود؛ این حرف ها و انتظارات بار روی دوش دولت را سنگین تر می کند.

رئیس جمهور و مردان دولت یازدهم بدانند مردمی که فردا به استقبالشان می آیند به تدبیر آنها امید بسته اند.

گزارش: فرشته اکبری

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن