جای خالی برخی سؤالات کلیدی در پرسش‌نامه سرشماری

بهترین فرصت برای دست یابی به آمار ازدواج موقت می‌توانست و می‌تواند همین سرشماری باشد البته می‌دانیم که معمولا افراد از این که رسما اعلام کنند همسر صیغه ای دارند امتناع می کنند! اما حداقل این امکان وجود داشت که درباره ازدواج های موقت ثبت شده بپرسند.

به گزارش "همدان نیوز"، از زمان شروع سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395 تا کنون بالغ بر 8 میلیون پرسش نامه به صورت اینترنتی پر شده است.

این روند همچنان ادامه دارد و اطلاعات افرادی که از سامانه اینترنتی استفاده نمی‌کنند نیز در پی مراجعه به خانه ها اخذ می‌شود.

در این پرسش‌نامه ها سؤالات مختلف و متنوعی طراحی شده که با صرف زمانی اندک می‌توان به آنها پاسخ داد. اطلاعاتی که در آینده به کار برنامه ریزان و تصمیم سازان می آید.

با این حال به نظر می‌رسد جای برخی پرسش‌ها که بسیار مهم و حیاتی هستند- و حداقل به صورت محرمانه می‌توانست در اختیار مقامات یا کارشناسان مربوطه قرار بگیرد- خالی است یا توضیحات ارایه شده به شفافیت اطلاعات کمک نمی کند.

چند مورد از پرسش هایی که قابلیت طرح داشتند و نیامده اند یا به شکل غیر کاربردی مطرح شده اند از این قرارند:

1- یکی از پرسش ها این است که شخص دارای همسر است یا نه. طبیعی است که این سؤال بسیار مهم و کاربردی است. اما توضیح «دارای همسر» این گونه آمده است:

«زنان یا مردانی که عقد ازدواج – دایم یا موقت- بسته اند اعم از این که در حال حاضر با همسر خود زندگی مشترک داشته یا نداشته باشند دارای همسر محسوب می شوند.»

این تعریف شامل «زنان یا مردانی که متارکه کرده اما هنوز طلاق نگرفته اند» نیز می شود.

آیا واقعا این امکان نبود که « دارای همسر» با چند گزینه تفکیک شود: دایم، موقت‌، در حال زندگی مشترک، یا زندگی جدا از هم اما بدون طلاق رسمی؟

بهترین فرصت برای دست یابی به آمار ازدواج موقت نیز می‌توانست و می‌تواند همین سرشماری باشد البته می‌دانیم که معمولا افراد از این که رسما اعلام کنند همسر صیغه ای دارند امتناع می کنند! اما حداقل این امکان وجود داشت که درباره «ازدواج های موقت ثبت شده» بپرسند.

جدای این آیا تفاوتی ندارد که شخص در حال حاضر با همسر خود زندگی مشترک دارد یا نه و صرف شناسنامه کفایت می کند؟!

2-  درباره دین این تفکیک صورت پذیرفته است: «مسلمان، مسیحیان آشوری یا کلدانی، مسیحیان ارمنی، سایر مسیحیان، کلیمی، زرتشتی و سایر.»

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 4 دین اسلام، مسیحیت، یهود و زرتشت به رسمیت شناخته شده و این که در پرسش نامه لفظ «سایر» هم آمده را می توان به منزله آن دانست که برای پیروان دینی چون منداییان یا صابئین نیز فرصتی نسبی قایل شده اند.

جدای این که به لحاظ واژه هم باید کلمه «اسلام» می آمد نه «مسلمان» چون دین اسلام است و مسلمان پیرو آن در این که اکثریت مردم ایران، مسلمان هستند تردیدی نیست اما آیا نباید ذیل «مسلمان» قید می شد که شیعه اند یا یا پیرو دیگر مذاهب اسلامی؟

در اصل 12 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:« دین رسمی ایران، اسلام ومذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل، الی الابد غیر قابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می باشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه – ازدواج و طلاق و ارث و و‌صیت و دعاوی مروطه در دادگاه ها رسمیت دارند.»

وقتی در قانون اساسی مذاهب مختلف اسلامی به رسمیت شناخته شده و نام آنها هم آمده چرا در سرشماری قید نشده است؟

واقعا برای تصمیم گیران اهمیت ندارد بدانند از 80 میلیون ایرانی چند میلیون مسلمان اما غیر شیعه اند؟ حداکثر این است که به دلایلی و به مصالحی نخواهند اعداد و ارقام اعلام شود. اما آمار را باید اخذ و ثبت کنند. کافی است به یاد بیاوریم همین چندی پیش در یکی از برنامه های « دورهمی» با اجرای مهران مدیری نام بردن از «طلحه و زبیر» تا چه حد حساسیت برادران و خواهران اهل سنت را برانگیخت.

درباره مسیحیان تفکیک «آشوری و کلدانی و ارمنی و سایر» صورت پذیرفته اما این اتفاق درباره «مسلمانان» رخ نداده است.

3- جای این پرسش هم خالی است که آیا در خانوار شما به زبانی غیر پارسی هم صحبت می شود یا نه؟ در ایران جمعیت قابل توجهی به زبان غیر پارسی هم صحبت می کنند یا اساسا تنها با آن ارتباط برقرار می کنند و حداقل در خانه چنین اند. چرا در پرسش نامه درباره زبان پرسیده نشده تا واقعا بدانیم چند زبان در ایران وجود دارد و حتی چه بسا دریابیم برخی از زبان ها که گمان می بردیم فرو مرده اند زنده اند هنوز.

4- یکی از پرسش های مهم و اساسی درباره زنان این است که «‌آیا در 365 روز گذشته فرزند زنده ای به به دنیا آورده است؟» اما گزینه «طبیعی» یا «سزارین» نیامده در حالی که برآوردها حاکی از این است که زایمان غیر طبیعی در ایران از نُرم جهانی بسیار بالاتر است و اگر آمار دقیقی اخذ می شد خالی از فایده نبود.

5- همچنین کاش پرسیده می شد که در خانواده فرد معتاد به مواد مخدر دارید یا نه تا به آمارهای متفاوت و متناقض درباره اعتیاد هم پایان داده شود. حتی این که شخص به یکی از مواد مخدر سنتی معتاد است یا صنعتی هم جالب و کاربردی بود. هر چند که در این مورد هم چه بسا خانواده هایی اطلاعات دقیق و درست منتقل نکنند.

موارد دیگری چون پرسش درباره قومیت را نیز می توان افزود. البته این توجیه هم وجود دارد که  اگر پرسش ها بسیار طولانی تر و متنوع تر می شد شاید انگیزه ثبت نام اینترنتی را کاهش می داد.

جدای این نکات اصل سرشماری و آمارگیری خاصه با این سرعت و سهولت قابل ستایش است و جا دارد همه هم‌میهنان در این حرکت ملی مشارکت کنند و با پاسخ‌های درست امکان تصمیم‌سازی درست را فراهم سازند.

منبع: عصر ایران