Back شما اینجا هستید: صفحه اصلی خبر فرهنگی - هنری - مذهبی تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!

تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!

تلویزیون در رمضان 1395 یکی از ضعیف ترین کارنامه هایش را به نمایش گذاشت تا صف ناکامان و بازنده های آن طولانی تر از همیشه باشد.

به گزارش "همدان نیوز"، حتما تعویض های مدیریتی در شرایط کنونی تلویزیون تاثیر داشته اما همه دلایل بی رمقی آنتن را نمی توان به پای نبود ثبات در سازمان صدا و سیما نوشت. پس خلاقیت و ذکاوت برنامه سازان چه می شود؟ مقصر این که هیچ کدام از دو سریال ماه مبارک رمضان امسال قابل دفاع نیستند، ربطی به تغییرات مدیریتی ندارد.

دلیل بی رمقی ویژه برنامه جام ملت های اروپا (جام پانزدهم) به سازندگان باز می گردد که نتوانستند ایده های بکر و خلاقانه رو کنند. برنامه های مناسبتی چون فاقد نوآوری اند محبوب نشده اند... حالا مدیران سازمان می توانند پیش خود بگویند ما در دوره ای مشغول به کار شدیم که برنامه های ماه رمضان مشخص شده بود و فرصتی برای بازنگری نبود و نمی شد کاری اش کرد و ... آنها خوب می دانند که برای مخاطب عادی مهم نیست رفتن محمد سرافراز و آمدن عبدالعلی علی عسگری چه تاثیری بر برنامه های صدا و سیما دارد. آنها فقط چشم به آنتن می دوزند تا بلکه برای مدتی سرگرم شوند.

ذائقه شان سال ها است به گونه ای تربیت شده که ماه مبارک رمضان را گل سرسبد پخش برنامه و سریال جذاب در تلویزیون می دانند. امسال خوراک این ذائقه تامین شد؟ بسیار کم. ایده «خانواده باحال» به بار ننشست. از میان برنامه های مناسبتی تنها «ماه عسل» موفق بود. سریال ها چنگی به دل نزدند و ... تلویزیون امسال سایه یورو را هم بر ویژه برنامه های رمضانی اش که می توانست تبدیل به برگ برنده اش شود اما همان طور که اشاره کردیم در این مسیر هم ناکام بود. دوست داشتیم در این پرونده حجم برنامه ها، چهره ها و سریال های موفق بالا می بود اما متاسفانه صف طویل شکست خوردگان عریض تر از همیشه است.

پادری ( پس رفت کننده)

درست است که معمولا فصل های دوم هر سریال، به پای سری اول نمی رسند اما حداقل با سابقه ای که از محمد حسین لطیفی داشتیم، انتظار می رفت ماجرا درباره «دودکش» یک مقداری فرق کند. در فصل دوم هیچ کدام از بازیگران تغییر نکردند و خب خیلی راحت می توانستند کار را با همان فرمان ادامه دهند. «پادری» اما از چند جهت نسبت به «دودکش» ضعف داشت. قصه قدرت فصل اول را نداشت و اتفاق ها آنطور که باید مخاطب را برای دنبال کردن آن ترغیب نمی کرد. کاراکترهای نصرت و افروز، از قالب اصلی خارج شدند و یک جورهایی نمایشی و غلو شده بازی می کردند. حتی تکیه کلام ها هم در این بستر به کمک نمی آمد.

برادر (گل درشت)

تنها سریال غیرکمدی رمضان امسال بود که همه یک جورهایی چشم امید به آن دوخته بودند. چون از یک طرف منتظر بودند ببینند جواد افشار، بعد از آن همه تعریف و تمجید مدیران و مردم از «کیمیا»، چه اثری روانه آنتن می کند و از طرف دیگر مطمئن بودند «پادری» هر چه هم که باشد، در ادامه «دودکش» ساخته شده و تکلیفش مشخص است.

«برادر» اما از همان ابتدا به شعاری ترین و گل درشت ترین شکل ممکن به میدان آمد. قصه سریال آنقدر کشش نداشت که بشود خیلی راحت ضعف هایش را نادیده گرفت. جدای از بحث شعاری بودن، بازی بازیگران، آنطور که باید قانع کننده نبود. شخصیت پردازی و دیالوگ های فیلمنامه ضعف داشت و محصول ارائه شده، یک جورهایی پس رفت برای این کارگردان بود.

کشیک قلب (بی هویت)

شبکه یک برای شب های قدر سریال مناسبتی پخش کرد به نام «کشیک قلب». نویسنده و کارگردانی اش را حسین مهکام بر عهده داشت اما او در نخستین تجربه سریال سازی ضعیف عمل کرد و نمره قبولی نگرفت. «کشیک قلب» پر بود از صحنه ها و دیالوگ های آشنا که این بار با اغراق توأم بود. سریال داستان پسری بی کس را روایت می کرد که یک آدم خیر از او حمایت کرده و حالا برای خودش پزشک کاربلدی شده بود. این پزشک محترم هم برای ادای دین خود، بی چشمداشت بیمار ویزیت می کرد، مدام مشغول عبادت بود و ... بازی غالب بازیگران هم بر مدار کلیشه ها استوار شده بود.

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن