رای ایران به تغییر؛
رئیس جمهور باید فردی هنرمند باشد!
- توضیحات
- منتشر شده در چهارشنبه, 20 تیر 1403 12:19
- نوشته شده توسط admin
مسعود پزشکیان در حالی نهمین رئیس جمهور ایران در قالب دولت چهاردهم شد که به سبب سانحه سقوط بالگرد عمر کاری دولت سیزدهم به کمتر از سه سال رسید و شرایط جامعه در این مقطع به سمتی سوق پیدا کرد که مردم رای به تغییر در تفکر حاکم بر قوه مجریه بدهند.
انتخابات دولت چهاردهم فارغ از حساسیتهای ویژهای که داشت، حاوی نکات بارز و معنیداری بود؛ میزان نسبتا پایین مشارکت در دور اول که نشات گرفته از عملکردهای قبلی بود از یک سو و رشد مشارکت در دور دوم نسبت به دور اول که ناشی از دمیدن روحیه امید در بخشی از ناامیدان از فضای انتخاباتی شکل گرفته در طول یک هفته بین دور اول و دوم انتخابات و همچنین مناظرات برگزار شده بود، از سویی دیگر!
در نهایت همه این شرایط به سمتی سوق پیدا کرد که مسعود پزشکیان توانست با کسب اکثریت آراء به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم راهی پاستور شود.
پزشکیان که تجربه حضور در کابینه دولت و همچنین نمایندگی مجلس شورای اسلامی را داشت، به خوبی میدانست که نباید وعدهای دهد که متعاقبا نتواند آن را عملی کند و برخلاف بسیاری از مناظرات انتخابات ریاست جمهوری در ادوار گذشته ما کمتر شاهد وعده دادن از سوی رییس جمهور منتخب بودیم. در مقابل او فقط تعهد داد که تمام توانش را برای اصلاح کشور بگذارد.
بیشک هر دولتی که روی کار میآید سعی در آن دارد اوضاع را به سمت بهتر شدن ببرد اما نکته اینجاست که تیم کاری روسای جمهور تا چه حد بتوانند در کنترل مسائل داخلی و همچنین در سیاست خارجی موفق عمل کنند که حاصل آن به رفاه و آرامش بیشتر مردم در حوزههای مختلف به ویژه اقتصاد و معیشت که درد بزرگ امروز کشور ماست، منجر شود.
اقدامات و نحوه عملکرد همه عوامل و زیرشاخههای دولت حتی در کوچکترین ادارات دولتی در دورافتادهترین شهرها و روستاها چه خوب و چه بد به نام آن دولت ثبت میشود؛ محبوبیت اقدامات مثبت یا هزینه اشتباهات احتمالی منصوبین دولتها در هر سطحی به پای آن دولت نوشته میشود که حاصل آن امیدواری یا ناامیدی آن بخش از جامعه نسبت به دولت حاکمه خواهد بود.
دامن زدن به تبعیض، عدم شایستهسالاری، انتصابات فامیلی، تشکیل باند و بسته کردن فضای رشد و ارتقاء برای افراد توانمند و سالمی که به عقیده مسئولین تصمیمساز از جناح و گروه خودشان نیستند و در مقابل چشمپوشی از خطاها و ضعفهای عملکردی افراد ضعیفی که به تفکر خودشان تعلق داشته باشند، از جمله آفتهایی است که آسیب جدی به اعتماد مردم به آن دولت میزند و در نهایت نتیجه آن در میزان مشارکت دورههای بعدی متبلور میشود.
یک رئیس جمهور و تیم کاری او از عالیترین تا پائینترین مقام اگر بتوانند عملکرد موفقی را داشته باشند، مردم امیدوار میشوند و تا هر جا که لازم باشد پای کار میایستند اما وقتی ببیند که بخشی از جامعه از یک سری امتیازات و مزایا برخوردار و همان موهبات برای آنها قفل شده است، روز به روز ناامیدتر شده و آرام آرام میدان را خالی میکنند.
اینکه یک رئیس جمهور از چه دیدگاه و شخصیتی برخوردار باشد، در انتخاب او برای بار اول از سوی مردم بسیار موثر است اما برای اینکه این اعتماد اولیه تا انتها باقیبماند و حتی بر میزان معتمدین ایشان افزوده شده و در انتخابات بعدی نیز متبلور شود، صرفا بستگی به شخص وی ندارد بلکه این تیم کاری و منصوبین رئیس جمهور و نوع عملکرد ایشان است که تعیین کننده مواضع بعدی مردم خواهد بود.
اگر عملکرد تیم کاری رئیس جمهور قوی و تصمیماتشان از روی دلسوزی برای مردم باشد، همه مردم را به یک چشم و به دور نگاههای جناحی، قومیتی و... ببینند، صداقت در گفتار و سلامت در رفتار را سرلوحه خویش قرار دهند و تدبیر و برنامهریزی مدون در اداره امور کشور داشته باشند، به نحوی که ثمرات اینها در سفره مردم منعکس شود، شک نکنید که همان درصد بالای عدم مشارکت، در ادوار بعدی دستخوش تغییرات محسوسی شده و میزان آن کاهش خواهد یافت و بالعکس.
باید پذیرفت که خروج از وضعیت موجود و رسیدن به شرایط آرمانی که مورد قبول اکثریت جامعه باشد، با توجه به میزان مشارکتی که در این دوره از انتخابات شکل گرفت و تحلیلهای موجود، هنر میخواهد و رئیس جمهور جدید کار سختی را پیش رو خواهد داشت.
خیلیها معتقدند رئیس جمهور یک مقام سیاسی است اما من معتقدم رئیس جمهور باید فردی هنرمند باشد؛ برخورداری از هنر اداره کشور در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سایر حوزهها مثل هنر ارتباط دوسویه با مردم، هنر سخنوری، هنر برقراری ارتباط موثر با جهان، هنر دمیدن روحیه امید در جامعه، هنر رنگین کردن سفر مردم، هنر صداقت در گفتار و سلامت در کردار، هنر اعتماد سازی، هنر رایزنی، هنر تلاشگری و تلاشگر سازی و بسیاری از شاخه هنری دیگر!
برداشت اشتباه نشود؛ در اینجا هنرمندی با نقش بازی کردن تفاوت دارد که این دو رویکرد کاملا نقیض یکدیگرند! کم نبودند افرادی که در مناصب مختلف با مردم خالص نبودند و با دروغ و وارونهنمایی حتی محبوبیتهای مقطعی نیز حاصل کردند اما در نهایت دست آنها برای همه رو شد و رسوا شدند.
اکنون زمان آن رسیده که برای اعتلای کشور همه گروهها و تفکرات در کنار هم قرار گیرند و رییس جمهور جدید بر خلاف عملکرد گذشتگان، از همه ظرفیتهای مفید و توانا در اداره امور کشور بهره ببرد که همین کار نیز هنر میخواهد!
این که همواره گروهی در راس باشند و گروه دیگر مشغول انتقاد از گروه حاکمه باشند، هم انرژی و وقت گروه حاکم را میگیرد و از کار و وظیفه اصلی خود باز میمانند و هم ظرفیت گروه دوم صرف امری بیهوده و بیحاصل میشود؛ حال اگر این دو در کنار هم باشند و با هم برای ارتقاء کشور در همه زمینهها تلاش کنند و دست از سهمخواهی و تخریب یکدیگر بردارند، ایران حال خوبتری خواهد داشت. به امید آن روز
علی ثقفی - مدیر مسئول همدان نیوز