طلا فروش ها چرا مالیات نمی دهند؟

قانون مالیات ارزش افزوده که در سال های گذشته پس از ماه‏ها بحث و بررسي به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيده است، مقرر مي‏‌دارد واردكنندگان و توزيع‏ كنندگان عمده كالاها و خدمات مصرفي، ضمن شناسايي سلسله مراتب تهيه و توزيع كالاي خود، در فاكتور فروش كالا به مصرف‏كننده نهايي ماليات را محاسبه و از مشتري دريافت كنند.

به گزارش "همدان نیوز"، بر اساس قانون بودجه سال 1393 کل کشور مقرر شده است، از ابتدای امسال علاوه بر افزایش قانونی نرخ مالیات بر ارزش افزوده، یک واحد درصد به عنوان مالیات سلامت به نرخ مالیات بر ارزش افزوده سهم دولت اضافه شود و نرخ مالیات و عوارض ارزش افزوده از ابتدای سال 1393 هشت درصد (8%) خواهد بود.

بنابراین همه مودیان مشمول نظام مالیات بر ارزش افزوده ، از ابتدای سال 1393 مکلف هستند در همه مبادلات (عرضه کالاها و خدمات) مالیات و عوارض ارزش افزوده را به نرخ هشت در صد ( 5 و سه دهم درصد) مالیات و ( 2 و هفت دهم درصد) عوارض در صورتحساب‌های صادره درج و از خریداران دریافت کنند که به حساب‌های تعیین شده سازمان امور مالیاتی کشور واریز می‌شود.

با این حال در چند روز گذشته در بعضی از نقاط کشور بعضی از اصناف از جمله طلا فروشان اقدام به اعتصاب در اعتراض به افزایش دو درصدی مالیات بر ارزش افزوده - از 6 به 8 درصد کرده اند. طلافروشان معتقدند افزایش مالیات ارزش افزوده باعث کاهش وجهه سرمایه ای بودن طلا و در نتیجه کاهش تمایل مردم برای خرید طلا می شود و سرمایه آن ها را به بازارهای دیگر هدایت می کند و همچنین درخواست سازمان امور مالیاتی از طلافروشان مبنی بر پرداخت مالیات بر ارزش افزوده سالهای 90 تا 92 دلایل این اعتصاب می باشند.

درخواست برای دریافت این مالیات در حالی صورت می گیرد که بسیاری از طلافروشان به خاطر بازار رقابتی طلا در سال های گذشته 5 درصد مالیات بر ارزش افزوده را از مشتری دریافت نمی کرده و اقدام به فروش طلا بدون صدور فاكتور فروش می کردند. حال اگر قرار باشد این مالیات اخذ شود، طلا فروشان بدهی سنگینی به سازمان امور مالیاتی پیدا خواهند کرد.

در همین رابطه دکتر حسین راغفر از کارشناسان مسائل اقتصادی علل مخالفت بعضی از اصناف از جمله طلافروشان با مالیات ارزش افزوده را مورد بررسی قرار داده است.

آقای دکتر به عنوان سئوال اول اصلا مالیات بر ارزش افزوده به چه معناست؟

مالیات ارزش افزوده همانطور که از عنوانش بر می آید مالیاتی است که از مراحل مختلف تولید گرفته می شود. ارزش یک کالا در مراحل مختلف تولیدش افزوده می شود. مالیات ارزش افزوده بر آن ارزشی که خلق شده و درآمدی که حاصل شده وضع می شود و این یکی از اشکال یا انواع مختلف مالیات ها است. این نوع مالیات بر فرایند های مختلف وضع می شود و در نهایت عملا این ها موجب افزایش قیمت در هر مرحله می شود و این مصرف کننده است که عملا همه این مالیات بر او بار می شود. ولی در مراحل مختلف فرض بر این است که از مراحل فرایند تولید از ارزش افزوده ای که خلق شده، تولید کننده سهم خودش را از این ارزش افزوده با مالیات ارزش افزوده بپردازد.

به عنوان مثال در تولید یک خودرو ممکن است از سنگ آهن استفاده شود. در این مرحله به تولید کننده سنگ آهن مالیات وضع می شود به خاطر ارزش افزوده ای که در استخراج سنگ آهن به وجود آمده است. بعد این سنگ اهن وارد کارخانه ذوب آهن می شود و این سنگ را تبدیل به یک ورق اهن می کند. در این جا ارزش افزوده ای به آن سنگ آهن افزوده شده و بر این مالیات وضع می شود. بعد این ورق آهن وارد فرایند خودروسازی می شود. آنجا این ورق آهن تبدیل به بخشی از یک خودرو می شود؛ و در این مقطع تولید کننده خودرو آن را به یک شاسی سوار می کند و خودروی تمام شده می شود. در همه این مراحل ارزش افزوده ای که خلق شده به آن مالیات وضع می شود و در نهایت قیمت تمام شده که وارد بازار می شود مصرف کننده ای که ماشین را خریداری می کند عملا به عنوان  مصرف کننده نهایی، مالیات را پرداخت می کند.

ملاحضه می کنید این ارزش افزوده فقط در یک مرحله نیست که وضع می شود. بلکه در مراحل مختلفی و در فرایند های مختلف از گروه های تولید کننده و آنهایی که ارزشی را خلق کرده اند به خاطر درآمدی که از این فرایند کسب کرده اند؛ مالیات گرفته می شود. البته این که در ایران در گرفتن این مالیات درست عمل می شود یا نه بحث دیگری است.

آیا این نوع مالیات در سایر کشورها نیز مسبوق به سابقه است؟

نفس مالیات ارزش افزوده یک نوع کاملا پذیرفته شده و جا افتاده در دنیای صنعتی است. این مالیات یکی از منابع اصلی درآمد دولت ها برای تامین خدمات عمومی در این کشورها است. مسئله ای که در ایران مورد تردید قرار می گیرد عمدتا یکی این است که پرداخت کنندگان مالیات احساس نمی کنند که این منابع حاصل از مالیات ها صرف چه چیزی می شود و احیانا آنها از این مالیاتی که پرداخت می کنند چه نفعی می برند. خدمات عمومی که دولت ها باید خلق کنند یکی از منابع اصلی آن درآمد حاصل از ارزش افزوده در مراحل مختلف و فرایند تولیدی است که خلق می شود و می تواند درآمد قابل توجهی برای دولت ها باشد.

چون در کشور ما، دولت هیچگاه به مردم گزارش نمی دهند که منابع حاصل از مالیات ها به اشکال مختلف صرف چه خدماتی می شود یا مردم از مالیاتی که می پردازند انتظار دریافت چه نوع خدماتی باید داشته باشند، کسی با اختیار مالیات نمی پردازد. از طرفی هم یک فرهنگ غلط وجود دارد که در کشور حاکم شده است و دولت ها به جای اینکه منابع را صرف توسعه اقتصادی و اجتماعی و صنعتی کشور بکنند در مصارف غلطی از آنها استفاده می شود. مثلا فساد گسترده ای است که ما همواره شاهد آن هستیم. این ها تردید های مردم را در استفاده درست دولت ها از منابع عمومی بیشتر می کند. بنابراین یکی از اصلی ترین دلایل اعتراض های گسترده علیه گرفتن مالیات می شود.

شما دلیل اعترضات را نسبت به شیوه مالیات گرفتن را ناشی از چه می دانید؟

اعتراض ها چند دسته هستند . یکی اعتراض مردمی است که خلع سلاح هستند، از این جهت که هیچ فرصتی برای ابراز و اعتراض برای آنها وجود ندارد. دولت ها تصمیم می گیرند و اجرا می کنند، بدون اینکه به تبعات اقتصادی و اجتماعی تصمیماتشان بر روی مصرف کننده و گروه های مختلف و حتی تولید کننده در مراحل مختلف توجهی کنند. در خیلی از موارد این نوع مالیات موجب تبعیض تولید کنندگان شده است. مثلا گروهی از تولید کنندگان کالای خاصی را تولید می کنند و این ها شرکت های داخل بورس هستند . بنابراین ارزش افزوده ای که خلق می کنند قابل رد یابی است و این ها باید مالیات بپردازند. وقتی مالیات می پردازند باعث می شود که هزینه تولید این ها بیشتر می شود و قیمت بازار براساس قیمت این ها تعیین شود. بعد شرکت های مشابهی هستند که این ها وارد بورس نشدند و بنابراین مالیات بر ارزش افزوده آنها عملا احصا نمی شود و بعد عملا یک سود بزرگی نصیب این دسته از افراد می شود که فعالیت هایشان شفاف نیست.

به همین دلیل شیوه اجرای مالیات در کشور موجب اعتراض های متعددی شده است. به دلیل اینکه هرگاه مالیاتی وضع می شود، قیمت تمام شده در هر مرحله مالیاتی که پرداخت می شود به مرحله بعد می رسد و این مصرف کننده است که بر روی همه این افزوده ها 8 درصد مالیات باید بپردازد. در واقع عملا بیشترین میزان مالیات متوجه مصرف کننده می شود.

پس اگر مصرف کننده بیشترین مالیات را می پردازد پس چرا تولید کننده و مغازه دار بیشترین شکایت را دارند؟

به هرصورت این منطق مالیات بر ارزش افزود است و اختلاف هایی که وجود دارد بخش عمده ای ان به دلیل این است که تولید کننده و فعالین اقتصادی در کشور ما یک نوع مالیات نمی پردازند، بلکه مالیات و عوارض متعدادی می پردازند. علی رغم اینکه قانون تجمیع عوارض و مالیات ها در کشور  وضع شد؛ ولی عملا هیچ وقت این طرح اجرا نشد. علت ان است که نظام مالیاتی ما یک نظام واحد و یکپارچه نیست و نهادهای مختلف در انواع مختلف عوارض و مالیات ها را از مردم اخذ می کنند و در قبال آن هم خیلی پاسخگو به خدمات مورد نیاز مردم نیستند. طبیعتا در این فرایند آنهایی که قدرت چانه زنی، انسجام و نفوذ سیاسی بیشتر دارند، انها می توانند ابزاری علیه دولت درست کنند و در مقابل مالیاتی که باید وضع شود مقاومت می کنند و پرداخت نمی کنند.

به عنوان مثال در چند روز اخیر طلا فروشان در بعضی از شهرهای کشور به شیوه پرداخت مالیات بر ارزش افزوده اعتراض دارند. نظر شما چیست؟

صنف طلا فروش ها در دولت دهم شروع به مقاومت در مقابل منطق ارزش افزوده کردند و به همین دلیل هم دولت دهم عقب نشینی کرد. علت اصلی نوعی زیاده خواهی صنف طلافروشان است. چرا که آنها نمی خواهند با مالیات ارزش افزوده عملا امکان ردیابی درآمدهای ایجاد شود. با مالیات بر ارزش افزوده میزان درآمدها شناسایی می شود و این می تواند مبنای مالیات گیری جدید بر دارایی این دسته از فعالیت های اقتصادی باشد و  این یکی از دلایل مقاومت اصناف برای نپرداختن مالیات و برای شفاف نشدن فعالیت هایشان در اقتصاد کشور بود.

طلا فروشان معتقدند مالیات ارزش افزوده به سرمایه تعلق نمی گیرد. مثلا یک کالا 100 تومان هزینه تولید نهایی دارد. وقتی به واسط داده می شود ، 8 درصد مالیات گرفته می شود. آن واسط به مغازه دار می دهد و 8 درصد دیگر مالیات ارزش افزوده روی 108 تومان می گذارد و نزدیک به 117 به توزیع کننده می دهد.( این مثال بدون احتساب سودی است که می گیرند، می باشد) ایا این اشتباهی در نحوه اجرای مالیات ارزش افزوده نیست؟

مالیات بر ارزش افزوده فقط بر ارزش افزوده نیست بخشی از آن مربوط به مالیات بر مصرف می شود. در مرحله کالای نهایی مالیات بر مصرف و فروش است اما در مراحل تولید مالیات بر ارزش افزوده شامل می شود. ممکن است دولت بر اساسی بر نوعی کالا مالیات وضع کند و مالیات بیبشتری مثل کالاهای لوکس و سیگار بگیرد که این مالیات بر مصرف می شود. اما مالیات بر ارزش افزوده خودش یک مالیات مشخص که در فرایند تولید است که  در نهایت از مصرف کننده گرفته می شود. این مالیات ارزش افزوده به زیان کسانی است که فعالیت های شفاف دارند و به نفع کسانی است که فعالیت های غیر شفاف دارند. بنابراین تبعیض مهمترین مشکل مالیات بر ارزش افزوده در کشور است.

طلا فروش ها معتقدند مالیات بر ارزش افزوده باید از سود و مزد ساخت گرفته شود نه سرمایه و اصل طلا . در واقع خریدار هم اینجا متضرر می شود. چون در صورتی که طلا بخرد باید 8 درصد مالیات ارزش افزوده بدهد در صورتی که اگر بخواهد آن را بفروشد این 8 رصد از قیمت طلا کم می شود.نظر شما چیست؟

به نظر منطق اقتصادی دولت در گرفتن مالیات بر ارزش افزوده درست است. دولت حرف درستی می زند. هر نوع فعالیتی که در اینجا صورت می گیرد، مستلزم پرداخت مالیات ارزش افزوده است. اگر همین طلا را در نظر بگیریم آن کسی که معدن طلا در اختیارش است و باصطلاح معدن طلا را استخراج می کند و بعد فروخته و تبدیل به شمش طلا می شود، این ارزش افزوده که ایجاد شده است باید دولت از این ارزش افزوده مالیات بگیرد. بعد هم که این شمش تبدیل به طلا برای زیور آلات در فرایند ساخت تبدیل می شود، بر این ارزش افزوده نیز باید مالیات وضع شود. وقتی جواهرات را به مصرف کننده می فروشند؛ آن موقع هم باید مصرف کننده مالیات بپردازد.

در واقع در مرحله ای که خلق ارزش می شود باید مالیاتش پرداخته شود. البته حتی  باید بر  کالاهای لوکس مالیات بیشتری وضع شود و حتی ممکن است در این روند به مصرف کننده ضرر وارد شود چرا که در ذات کالاهای لوکس این ریسک وجود دارد.

این که گفته می شود نباید از اصل طلا که همان سرمایه اصلی است، مالیات ارزش افزوده گرفته شود، حرف غلطی است. چرا که به طلا اصلا کالای سرمایه ای گفته نمی شود و این یک غلط مصطلح است. سرمایه در واقع ماشینی است که در معدن طلا کار می کند که کالای سرمایه ای است.

دولت در مقابل فشار اصناف باید چه موضعی اتخاذ کند؟

دولت باید استقامت کند. چرا که در نهایت این مردم هستند که مالیات می پردازند و این اصناف از ترس شفاف سازی است که زیر بار این موضوع نمی روند. تا به حال خیلی از میزان عملکرد اصناف از جمله طلا فروش ها معلوم نبوده است. با این روش ها می خواهند از شفاف سازی  جلوگیری کنند. نکته اینجاست چون انها نمی خواهند صراحتا بگویند که ما نمی خواهیم شفاف شویم مسائل دیگری را مطرح می کنند. ولی این ها نهادهای قدرت و نفوذ دارند و چون از طریق اعمال نفوذ می توانند مالیات نپردازند، فشار می اورند.

منبع: تابناک